تحلیلگران بورس غالبا از دو روش تحلیلی برای سیگنال های خرید و فروش خود و پیدا کردن سهم های مستعد رشد استفاده می کنند :
تحلیل تکنیکال
تحلیل بنیادی (فاندامنتال)
تکنیکالیست ها که سردم دار آنان جان مورفی است در کتاب آموزش تکنیکال خود می نویسد: هر چیزی را اعم از شرایط و اقتصادی، جغرافیایی، سیاسی و … را می توان در قیمت سهم مشاهده کرد. تحلیلگران تکنیکال معتقد هستند تمام تاثیراتی که عوامل مختلف می تواند بر سهم بگذارد در قیمت نمایان می شود. بنابراین سیگنال های خرید و فروش آنان بر اساس نمودار یا چارت سهم است .
اما تحلیلگران بنیادی معتقدند که باید تمام فاکتورهایی را که بر قیمت سهم تاثیر می گذارند بررسی کنند. غالبا تحلیلگران بنیادی با استفاده از صورت های مالی شرکت ها (ترازنامه صورت سود و زیان صورت جریان وجوه نقد و …) ارزش ذاتی یک سهم را محاسبه می کنند و در صورتی که سهم زیر ارزش ذاتی خود در حال معامله باشد آن سهم را می خرند و تا رسیدن به قیمت ارزش ذاتی خود صبر می کنند (حال ممکن است 2 ماه طول بکشد یا 2 سال)
تحلیلگران تکنیکال از نمودارها برای تحلیل خود استفاده می کنند و برایشان فرقی نمی کند سهم در صورت های مالی خود، سود پیش بینی کرده یا آمار فروش امسالش از سال گذشته بیشتر است یه نه ! تنها چیزی که برای تحلیلگر تکنیکال اهمیت ویژه ای دارد فقط قیمت است.
به عبارت دیگر هر دو روش تکنیکال و فاندامنتال همواره سعی بر حل یک مشکل واحد دارند. و آن مشکل چیزی نیست جز پیش‌بینی اینکه قیمت‌ها تمایل دارند در چه جهتی حرکت کنند. آنها از دو راه متفاوت به یک مسئله واحد می‌پردازند. تحلیل فاندامنتال علت‌های تغییر قیمت را بررسی می‌کند حال آنکه یک تحلیلگر تکنیکال تأثیرات آن را به چالش می‌کشاند. تحلیلگر تکنیکال عقیده دارد که تغییرات قیمت تنها چیزی است که او نیاز دارد بداند و دانستن علت‌ها و دلایل این تغییرات لازم نیستند و در مقابل تحلیلگر فاندامنتال همواره به علت‌ها و دلایل تغییر قیمت می‌پردازد.
یکی از سایت هایی که می شود عملکرد این دو بخش از تحلیلگران را باهم مقایسه کرد , سایت صدتحلیل است . در این سایت تحلیلگران مختلف با روش های تحلیلی گوناگون , سیگنال های خرید و فروش خود را ثبت می نمایید ( مشاهده سیگنال ها ) و بعد از گذر زمان مشخص می شود که چه مقدار از پیش بینی آنان درست بوده و چقدر حرفه ای هستند ؟
اما سوال اصلی اینجاست که چگونه از سیگنال های خرید و فروش متوجه بشویم که یک تحلیلگر تکنیکالی است یا بنیادی ؟
تکنیکالیست یا فاندامنتالیست بودن تحلیلگران از دو فاکتور قابل بررسی است:
هر چه میانگین سود تحلیلگر بیشتر باشد نشان دهنده بنیادی کار بودن تحلیلگر است. و هرچه میانگین سود کمتر باشد به این معناست که این تحلیلگر روش تکنیکال را مبنای خرید و فروش خود قرار داده است. که این یعنی دنبال سود های کم اما به تعداد زیاد است . چرا که تحلیلگران بنیادی بورس صبر میکنند تا قیمت به ارزش ذاتی خود برسد و در این میان از خرید و فروش های پی در پی خوداری می کنند . این استراتژی معمولا باعث می شود بعد از مدتی به سود دلخواه خود که کم هم نیست , برسند .
اما تحلیلگران تکنیکالی معمولا بر اساس حمایت ها و مقاوت های سهم سیگنال های خرید و فروش صادر می کنند و به گرفتن سود کمتر در زمان کمتر راضی هستند .
فاکتور دوم میانگین زمان انتظار رسیدن به هدف است که غالبا تحلیلگران تکنیکال مدت زمان کمتری نسبت به تحلیلگران بنیادی انتظار می کشند .
به عنوان مثال در عکس زیر:
اقای تقی نژاد و آقای درویش از روش تکنیکال (با توجه به میانگین سود کمتر در زمان کمتر) و اقای توکلیان و مرتضی آبام از روش بنیادی (با توحه به میانگین سود بیشتر در زمان بیشتر) برای تشخیص بهترین سهام بهره می برند.
نتیجه گیری:
ابتدا باید شخصیت معاملاتی خود را بشناسیم: کوتاه مدتی هستیم با بلندمدتی؟
دنبال سهمایی هستیم که در بازه بلند مدت سود زیاد (مثلا 1 ساله 80%) می دهد یا اینکه دنبال سهم هایی هستیم که در کوتاه مدت به هدف خود برسند. (مثلا یک ماهه 8 %)
دوم: بعد از اینکه شخصیت معاملاتی خودتان را شناختید , دنبال تحلیلگر مورد علاقتون بگردید. (با استفاده از فاکتورهای مختلف تعریف شده)
سوم : سابقه و عملکرد گذشته آن تحلیلگر را بررسی کرده و دقت پیش بینی ها و مشاوره های بورسی او را مشاهده کنید.( امکانی که سایت صدتحلیل به شما می دهد )
و در نهایت اگر به این نتیجه رسیدید که این تحلیلگر میتواند به شما کمک کند که معاملات بهتری داشته باشید او را دنبال کرده و از جدیدترین سیگنال های بورسی ایشان استفاده کنید . در این صورت در این مسیر پرپیچ و خم, شما یک مشاور خوب و حرفه ای همراه با روش تحلیلی متناسب با شخصیت خودتون خواهید داشت .
در این مسیر تیم صدتحلیل همراه شما خواهد بود .
سوالات خود را میتوانید از پشتیبانان ما در تلگرام بپرسید . t.me/sadtahlilsupport و t.me/sadtahlilinfo
